×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

فوری:

امروز : جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Friday, 26 April , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر

قم گویا – گاهی والدین از پرخاشگری نوجوان خود گله­منداند و می­گویند نوجوان ما در مقایسه با دوره­های قبل، بسیار زودتر عصبانی می­شود. گاه کوچک­ترین حرفی، نوجوان را عصبانی می­کند بدون اینکه علت خاصی برای عصبانیت وجود داشته باشد.
پرخاشگری نوجوان با پدر و مادر، معمولاً درباره طرز لباس پوشیدن، انتخاب دوستان، گذراندن اوقات خود، ترتیب و تنظیم اتاق و وسائل کار و مدرسه و بی­توجهی به رعایت احترام بزرگ­ترها دور می­زند. البته در اغلب موارد نوجوانان در برابر این خواست ها و انتظارات ایستادگی کرده و مقاومت نشان می­دهند و آرزو دارند هر چه زودتر از دست آن همه قیود و دستورات رهایی یابند.
رفتارهای پرخاشگرانه ممکن است به شکل­های مختلفی جلوه­گر شود از جمله: فحش دادن، پرتاپ اشیاء، لگد زدن، جنگ و ستیز کردن، شکستن اشیاء و ضربه زدن، حمله به دیگران، دروغگویی، برهم زدن نظم، برانگیختگی بیش از حد، فرار از خانه و مدرسه، نگاه­های تند و خشن، به هم فشردن دندانها و جیغ زدن، تمسخر و تحقیر دیگران و… اشاره کرد. گاهی نیز فرد پرخاشگر به خود نیز صدمه می‌رساند.
رفتار پرخاشگرانه وقتی که با رفتارهای ضداجتماعی دیگری مانند عدم پیروی از والدین یا معلمان، سرپیچی کردن از افراد صاحب قدرت، دروغ گویی یا دزدی، مدرسه گریزی، فرار از خانه و آتش بازی، همراه باشد می تواند علتی برای نگرانی بیش­تر  والدین گردد.
پس خشم  زمانهایی تبدیل به مشکل می شود که:
۱- خیلی قوی­تر و شدیدتر از انتظار شما و وضعیت واقعی است (افراد مبتلا به خشم انفجاری).
۲- زمانی که خیلی زیاد تکرار می­شود و باعث می­شود نتوانید از زندگی لذت ببرید.
۳- علت آن چیزی است که مدت­ها پیش اتفاق افتاده و یک موضوع قدیمی است.
۴- بر رفتار و نگرش شما نسبت به خودتان، فرد دیگر یا اموال شخصی تاثیرگذارد.
۵- در انجام شغل و فعالیت­های شما اختلال ایجاد کند.
۶- به روابط شما با دیگران آسیب زند.
۷- بر سلامت جسمی و روانی شما تاثیر منفی گذارد.
علل پرخاشگری
۱- یکی از ویژگی­های مهم نوجوانان سازش با احساس­های جدیدی است که در نتیجه دگرگونی­های بدنی پدید می­آیند. این احساس­ها بیشتر حالت برانگیختگی دارند. حتی پسران و دخترانی که به پدر و مادرشان علاقه نشان می­دهند گاهی با سوء­ظن، بی­اعتمادی، خشم و برافروختگی، از خود واکنش نشان داده و با توقع زیادی و افسردگی خاطر شکایت می­کنند که بزرگ­ترها آنان را درک نکرده و با آنان رفتار منصفانه­ای ندارند. این دسته از نوجوانان، بسیار حساس و زودرنج می­باشند به همین دلیل به هنگام خشم، ترس، عشق و دلدادگی تسلط بر خود را از دست داده و پرخاشگری می­کنند.
۲- الگو­برداری نامناسب: بچه­ها از پدر و مادر یا اطرافیان الگوبرداری می­کنند. آنها  نمونه­های آرمانی خود را از میان رشته­های ورزشی، هنری، اخلاقی و دینی بر می­گزینند. حال اگر الگوهای نوجوان، رفتارهای پرخاشگرانه همراه با عصبانیت در مسائل اجتماعی و خانوادگی را در طول زندگی خود داشته باشند نوجوان هم همین رفتار را الگوبرداری می­کنند.
۳-تبعیض : والدین با بی­عدالتی و تبعیض گذاشتن بین فرزندان زمینه شکل­گیری و بروز رفتارهای پرخاشگرانه را در او فراهم خواهند کرد.
۴-تاثیر رسانه­ها و بازی­ها در پرخاشگری: رسانه­ها به ویژه تلویزیون و فیلم­های خشونت­آمیز، تاثیر زیادی در رفتارهای پرخاشگرانه­ی نوجوان دارد. بازی­های کامپیوتری نیز تاثیرات منفی بر رفتارهای نوجوان دارد.
۵-ناکامی: ناکامی یکی از برانگیزاننده­های پرخاشگری است. اگر کسی به دنبال رسیدن به چیزهایی باشد که برای او بسیار مطلوب و جذاب است، ولی در راه رسیدن به آنها با موانع مختلف روبه­رو شود و ناکام گردد، احتمالا یکی از عکس­العمل­های او، پرخاشگری خواهد بود.
۶-احساس حقارت: نوجوانانی که دچار احساس حقارت هستند، برای جبران این کمبود سعی می­کنند بر سر کوچک­ترها وضعیف­ترها پرخاشگری کنند.
راههای پیشگیری و درمان پرخاشگری
واقعیت این است که با وجود توسعه زندگی شهری، افزایش و تراکم جمعیت، وجود محرک‌های عصبی مغایر و بعضاً متضاد، افزایش کشمکش‌ها و فشارهای روانی، ضرورت تعامل و مواجهه با افراد گوناگون و حتی ناشناس، وجود مشکلات و دشواری‌های تحصیلی، شغلی و معیشتی، بیماری‌ها وضعف قوای جسمی و…. همه و همه از جمله مواردی هستند که خواه ناخواه در زندگی فردی و اجتماعی افراد وجود دارند و می­توانند عامل و منشاء بروز رفتارهای پرخاشگرانه شوند. به عبارت دیگر حذف این واکنش هیجانی از مجموعه رفتارهای فردی تقریباً غیر ممکن است اما آنچه قابل تأمل و توجه است برای مقابله با عوارض این اختلال به دو نکته باید توجه نمود:
الف) پیشگیری از شکل گرفتن بسترهایی که رفتار پرخاشگرانه را بوجود می‌آورند.
والدین باید با نوجوانان ارتباطی گرم و عاطفی برقرار کنند، برای نوجوانان ارزش قایل شوند و همچنین در حل کردن مسائل جاری نوجوانان به جای پرخاشگری، رفتاری منطقی نشان دهند تا برای آن­ها الگوی خوبی باشند.
فرزندان شما در محیط خانواده به احساس امنیت و آرامش نیاز دارند. گرمی و محبت و صمیمیت و هماهنگی پدر و مادر در محیط خانواده موجب آرامش و تقویت غرور و اعتماد به نفس آنان خواهد شد. اما گفتگوهای پرخاشگرانه و اختلافات پدر و مادر، به از بین رفتن آسایش و آرامش ذهنی نوجوانان می­انجامد و آنان در محیطی خالی از محبت و امنیت، احساس می­کنند تکیه­گاههای خود را از دست داده­اند و در نتیجه از اعتماد به نفس و غرور و تحرکشان کاسته می­شود و در فعالیت­های روزانه احساس ضعف می­کنند و نمی­توانند به راحتی و با آرامش با مسائل برخورد کنند. قدرت و حافظه و خلاقیت و ابتکار و یادآوری آنها محدود می­شود و با همسن و سالهای خود با ضعف و ناتوانی و بی­اعتمادی به خود روبه­رو می­شوند.در نتیجه زمان مواجهه با مشکلات از رفتارهای هیجانی مثل پرخاشگری به جای حل مسئله استفاده می­کنند.
لذا والدین بهتر است سختگیری­های غیرمنطقی و غیرضروری را کنار بگذارند و با نوجوانان با ملایمت و مهربانی برخورد کنند؛ دوستی و علاقه خود را صادقانه به آنها نشان دهند؛ اشتباهاتشان را خیلی بزرگ و بخشش­ناپذیر تصور نکنند؛ برایشان آن قدر ارزش قائل باشند که مسائل و مشکلات زندگی خود را با آنها در میان بگذارند و نظر ایشان را در حل مسائل جویا شوند و از این طریق احساس مسئولیت نسبت به خانواده و مشکلات آن را در وجودشان تقویت کنند و مطمئن باشند که قدرت تشخیص و همکاری در آنها زیاد است و برخی رفتارهای منفی دوران نوجوانی به تدریج برطرف خواهد شد.
آموزش مهارت­های زندگی: یکی از دلایل اصلی پرخاشگری بسیاری از نوجوانان هنگام حضور در موقعیت­های اجتماعی، فقدان مهارت­های زندگی است. مهارتهای زندگی شامل مجموعه ای از توانایی‌ها هستند که قدرت سازگاری و رفتار مثبت و کارآمد را افزایش می‌دهند. در نتیجه شخص قادر می‌شود بدون این که به خود یا دیگران صدمه بزند، مسئولیت‌های مربوط به نقش اجتماعی خود را بپذیرد و با چالش‌ها و مشکلات روزانه زندگی به شکل مؤثر روبه‌رو شود .به عنوان مثال وقتی نوجوانی بداند چگونه از حقوق خود و بیان افکار و احساسات خود به شیوه مستقیم، صادقانه، مناسب و با احترام به حقوق دیگران، دفاع کند ( مهارت جرات ورزی) کمتر از رفتارهای پرخاشگرانه استفاده می­کند.
ب) مدیریت رفتار پرخاشگرانه توسط خود فرد و اطرافیان:
در پرخاشگری، نخست نشانه‌های اولیه و هشدار دهنده خشم بروز می‌کند: بیشتر ما انسانها از نشانه‌ها و سرنخ‌های موقعیتی، بدنی و شناختی که بر پاسخهای خشم ما مقدم هستند، ناآگاه هستیم. آگاهی از این نشانه‌ها گامی بسیار اساسی در اداره خشم می‌باشد، زیرا با این آگاهی خواهیم توانست قبل از آنکه کنترل خشم دشوار شود، وقت زیادی را برای مداخله در اختیار داشته باشیم. برای مثال در تغییرات بدنی با  افزایش ضربان قلب، احساس فشار در سر، احساس داغ شدن، مشت شدن دستها، دندان به هم فشردن، احساس گرفتگی و سفتی عضله در ناحیه شکم، سینه و غیره  مواجه­ایم و در نشانه‌های شناختی با افکاری منفی که درباره گذشته، حال و آینده دارید و قبل از احساسات خشم و ناکامی پیدا می‌شود، مواجه­ایم. که داشتن فهرستی از این نشانه‌ها در مدیریت خشم بسیار مفید است.
انتخابهای سالم برای پیشگیری از خشم: خشم فرصت طلب است و در بدنی که خسته، فرسوده و بیمار است به آسانی جان می‌گیرد. در نتیجه به منظور اداره و کنترل خشم به خواب منظم، غذای خوب، لذت از اوقات فراغت، تفریح و عبادت و معنویت نیاز داریم.
آگاهی به زشتی پرخاشگری: آگاهی از پلیدی و عوارض زشت پرخاشگری می­تواند در اصلاح رفتار انسان نقش سازنده  و موثری ایفا کند. باید فرد خشمگین را آگاه کرد با رفتار پرخاشگرانه خود مانند زدن و ویران کردن هم باعث رنج و آزار خویش و  دیگران می­شود و هم خشم پرودگار را بر می­انگیزد و هم شیطان را بر خود مسلط می­سازد. امام صادق (ع) فرموده­اند”الغضب مفتاح کل شر” :«غضب کلید هر پلیدی است».
برای کنترل خشم یک قانون کلی وجود دارد و آن این است که بین عاملی که ایجاد خشم کرده تا عکس­العملی که می­خواهیم نشان دهیم، یک وقفه یا فاصله ایجاد کنیم. این وقفه کمک می­کند آرامش نسبی پیدا کرده و بتوانیم تصمیم صحیح بگیریم. برای ایجاد این وقفه می­توان به عنوان مثال: وضعیت خود را تغییرداد. ( اگر ایستاده ایم بنشینیم یا راه برویم)، نفس عمیق کشیده تا شماره ۳ شمرده و سپس آنرا به آرامی از دهان خارج کنیم، یک لیوان آب بنوشیم.
افکار خشم برانگیز را متوقف کنیم و هرگاه متوجه این افکار شدید با صدای بلند یا در ذهن خود بلند فریاد بزنید “بس کن، کافی است”.
می­توانید از یک شخص دیگر کمک گرفت. مثلا با او قرار بگذارید که هرگاه افکار خشم برانگیز خود را با او در میان می­گذارید بگوید بس کن.
خلاصه اینکه مثال خشم همچون بادکنکی است که هرگاه پر از باد شود و درب آن بسته شود دیگر هوایی به داخل راه نمی­دهد و حال اگر ذهن انسان را به بادکنک شبیه کنیم پرخاشگری مانع از ورود منطق به ذهن می­شود. پس این وقفه­ها مانند خالی شدن بادکنک مانع از ترکیدن و انفجار می­شود.
 
اداره مشاوره آرامش
معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان قم

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر مسئول پایگاه خبری قم گویا منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.


Verified by MonsterInsights