- نویسنده : مدیر مسئول
- 06 آذر 1404
- کد خبر 24609
- 54 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
نجمهالسادات سیدی، معلم گرافیک و مدرس هوش مصنوعی، با رویکردی نو و امکانات محدود، توانست کلاس هنرستانی خود را به فضایی برای رشد، انگیزه و خلاقیت نسل Z تبدیل کند. نتیجه این تلاش، حضور مشترک او و هنرجویانش در «دومین گالری قرآنی هوش مصنوعی» در کوشک باغ هنر تهران بود؛ جایی که آثار دیجیتال آنان در کنار هم به نمایش درآمد. سیدی با کنار گذاشتن روشهای سنتی و تکیه بر شعار کلاسی «صبر و اعتماد»، آموزش را بر پایه خودباوری، پشتکار و پیوند هنر با مفاهیم اخلاقی و دینی بنا کرد. همین نگاه باعث شد هنرجویان ۱۶ و ۱۷ سالهاش با وجود محدودیتهای اقتصادی و اجتماعی، آثار خود را به سطح ملی برسانند و حتی برخی از این آثار در نمایشگاه به فروش برسد. حضور همزمان معلم و هنرجویان در یک نمایشگاه ملی، نمونهای کمنظیر از پیوند آموزش، هنر و فناوری است؛ تجربهای که ثابت میکند با صبر، اعتماد و خلاقیت، میتوان آینده نسل Z را حتی در محدودترین امکانات دگرگون کرد.
سئوال 1- برای شروع، لطفاً خودتان را کامل معرفی کنید و بفرمایید چند سال سابقه فعالیت آموزشی دارید، همچنین در چه مقطعی و در چه نوع مدرسهای مشغول تدریس هستید؟
پاسخ) نجمهالسادات سیدی هستم؛ کارشناسی هنرهای تجسمی و ۲۷ سال سابقه فعالیت در آموزش و پرورش. در حال حاضر در هنرستان دولتی کاردانش «علم و هنر» در ناحیه ۲ شهر قم مشغول تدریس هستم و در رشته گرافیک رایانهای فعالیت میکنم.
سئوال 2- خانم سیدی، لطفاً برای مخاطبان ما توضیح دهید که دقیقاً چه خبری در مورد هنرجویان شما رسانهای شده؟
پاسخ) امسال آثار تعدادی از هنرجویان در رشته گرافیک رایانهای به «دومین گالری قرآنی هوش مصنوعی» راه پیدا کرد؛ آن هم از یک هنرستان دولتی در یکی از محلههای کمبرخوردار قم. سه نفر از هنرجویان با آثارشان پذیرفته شدند و نکته قابل توجه این بود که اولین اثر خریداریشده نمایشگاه نیز متعلق به یکی از همین هنرجویان بود.
این اتفاق با حمایتهای مدیریتی خانم حیدری (مدیریت دبیرستان) و همراهی علمی استاد ضابط که در حوزه هوش مصنوعی فعال هستند، قوت بیشتری گرفت و برای هنرجویان تجربهای تازه و انگیزهبخش بود.
سئوال 3- خانم سیدی، خوب چه شد که به این نقطه رسیدید؟ این مسیر چگونه آغاز شد و هنرجویان شما چطور توانستند به چنین سطحی از موفقیت برسند؟
پاسخ) مسیر رسیدن به این موفقیت از یک نقطه خیلی ساده شروع شد؛ از همان کلاسهای معمولی هنرستان، با همان امکانات محدود و همان دخترهای پرانرژی که همیشه دنبال تجربههای تازهاند. درست است که موضوع هوش مصنوعی برای مدرسه ما جدید بود، اما نه من و نه هنرجویان هیچوقت از شروع کردنش نترسیدیم. برعکس، یک شوق خاصی در کلاس بود؛ اینکه ببینیم میشود با همین موبایلهای ساده و همین شرایط، کاری کرد که دیده شود.
از همان روزهای اول، هنرجویان با هیجان میآمدند و میگفتند: «خانم، امروز چی یاد میگیریم؟» و من هم سعی میکردم فضای کلاس را طوری بسازم که هر سؤال، هر اشتباه و هر تجربه، یک قدم به جلو باشد.
البته مسیر آسان نبود. گاهی اینترنت قطع میشد، گاهی گوشیها هنگ میکرد، گاهی نرمافزارها جواب نمیداد. اما هیچکدام باعث نشد کار متوقف شود. همیشه میگفتم: «اگر مشکلی هست، بگردید و راهحلش را پیدا کنید.» و واقعاً هم پیدا میکردند.
کمکم همان تمرینهای کوچک تبدیل شد به ایده، ایدهها تبدیل شد به اثر، و اثرها تبدیل شد به چیزی که امروز در نمایشگاه ملی دیده میشود.
در این مسیر، همراهی استاد ضابط که با نگاه تخصصیشان مسیر را برای ما روشنتر کردند، بسیار ارزشمند بود.
سئوال 4- خانم سیدی، شما در این مسیر آموزشی چه اهدافی را دنبال میکردید و فکر میکنید تا چه اندازه به آنها رسیدهاید؟
پاسخ) واقعیت این است که بسیاری از هنرجویان در ابتدا نسبت به رشته گرافیک، تحصیل و حتی آینده خودشان نگاه روشنی نداشتند. شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی منطقه هم تأثیر زیادی روی انگیزه و هدفگذاری نسل Z گذاشته بود.
در دو سال گذشته، در قالب یک اقدامپژوهی، دقیقاً روی همین مسئله کار کردم؛ اینکه چطور میشود انگیزه را در این نسل تقویت کرد، چطور میشود به آنها هدف داد و چطور میشود احساس ارزشمندی و توانستن را در آنها زنده کرد.
نتیجه این تلاشها زمانی خودش را نشان داد که آثار این نسل در کنار آثار اساتید هوش مصنوعی در یک نمایشگاه ملی قرار گرفت. این یعنی مسیر درست بوده؛ یعنی این نسل اگر فرصت داشته باشد، میتواند در سطح حرفهای دیده شود.
در این میان، حمایتهای مدیریتی خانم حیدری ثابت مدیریت هنرستان و فضای مثبتی که برای تجربهگری ایجاد کردند، نقش مهمی داشت.
سئوال 5- آیا ارتباطی بین اهداف شما و سند تحول بنیادین آموزشوپرورش متصور هست؟ اگر بله، در کدام بخشها؟
پاسخ) بله، کاملاً. سند تحول بنیادین بر تربیت تمامساحتی، مهارتآموزی، خلاقیت، هویتسازی و عدالت آموزشی تأکید دارد. کاری که ما انجام دادیم دقیقاً در همین مسیر بود.
ما در یک منطقه کمبرخوردار، فرصت تجربه فناوریهای نو را برای هنرجویان فراهم کردیم؛ این یعنی عدالت آموزشی.
وقتی هنرجویان یاد میگیرند ایده بسازند، مسئله حل کنند و اثر خلق کنند، این یعنی تربیت خلاق و مهارتمحور.
و وقتی آثارشان در سطح ملی دیده میشود، این یعنی هویتیابی و خودباوری؛ دقیقاً همان چیزی که سند تحول بر آن تأکید دارد.
سئوال 6- چه ارتباطی بین کار شما و اجتماعیشدن دانشآموزان بهعنوان یکی از اهداف بیانیه گام دوم انقلاب وجود دارد؟
پاسخ) در بیانیه گام دوم، نقشآفرینی نسل جوان و حضور فعال آنها در عرصههای اجتماعی بسیار مهم است. کاری که انجام شد دقیقاً همین معنا را داشت.
هنرجویان یاد گرفتند که میتوانند در یک رویداد ملی حضور داشته باشند، اثرشان دیده شود، با جامعه هنری ارتباط بگیرند و حتی اثرشان فروش برود.
این یعنی خروج از انزوا، یعنی مشارکت اجتماعی، یعنی اینکه یک نوجوان احساس کند میتواند اثرگذار باشد.
این تجربه برایشان فقط یک فعالیت هنری نبود؛ یک تمرین واقعی برای نقشآفرینی اجتماعی بود.
سئوال 7) شما چند سال است که با نسل Z کار میکنید. برخی معتقدند این نسل کمحوصله یا سختهدایتپذیر است. شما که از دل کلاس با این نسل در ارتباط هستید، نگاهتان چیست؟
پاسخ) من برخلاف بسیاری از برداشتهای رایج، نسل Z را نسلی توانمند، خلاق و پرانرژی میدانم. این نسل اصلاً نسل بدی نیست؛ فقط سبک خودش را دارد.
آنها با نسلهای قبلی متفاوتاند، اما این تفاوت به معنای ضعف نیست؛ به معنای نیاز به نوع دیگری از هدایت است.
نسل Z نمیتواند با روشهایی که ما در گذشته هدایت میشدیم رشد کند. این نسل نیاز دارد دیده شود، شنیده شود و با او گفتوگو شود. مهمتر از همه، معلم باید زبانش را بفهمد.
به همین دلیل معتقدم معلمها باید آموزش ببینند؛ باید یاد بگیریم چطور با این نسل ارتباط برقرار کنیم، چطور انگیزههایشان را بشناسیم و چطور مسیر رشدشان را همراهی کنیم.
وقتی آثار هنرجویان این نسل در کنار آثار اساتید هوش مصنوعی در یک نمایشگاه ملی قرار میگیرد، یعنی ظرفیت و توانایی این نسل بسیار فراتر از تصورهای رایج است.
این نسل اگر درست فهمیده شود و فرصت تجربهگری داشته باشد، کارهایی میکند که واقعاً شگفتانگیز است.
سئوال 8) خانم سیدی، با توجه به تجربه و انگیزهای که در صحبتهایتان دیده میشود، به نظر میرسد شما نگاه ویژهای به حرفه معلمی دارید، اگر بخواهید از دغدغههای شخصیتان درباره فضای کاری معلمان خلاق و علاقهمند صحبت کنید، چه میگویید؟
من با کوهی از مسائل شخصی و کاری وارد کلاس میشوم؛ مسائلی که هرکدام میتواند یک انسان را از پا بیندازد.
اما همین که وارد کلاس میشوم و چهره هنرجویان را میبینم، همه چیز عوض میشود.
وقتی با آنها حرف میزنم و یادگیریمان را شروع میکنیم، انگار تمام آن فشارها پشت در کلاس میماند.
من واقعاً با نفس هنرجویان زندهام و عاشق معلمی هستم.
میدانم که میتوانم کارهای بزرگتری انجام بدهم؛ هم برای بچهها و هم برای مدرسه.
اما واقعیت این است که شرایط کاری برای معلمانی که میخواهند خلاقانه و ساختارشکن کار کنند، همیشه فراهم نیست.
دلایلی دارد که ترجیح میدهم بازگو نکنم، اما وجود دارد.
تنها خواهشم این است که اجازه بدهند کار کنیم.
فضای تجربهگری و خلاقیت را از ما نگیرند.
اگر برای من و هنرجویانم فضا باز شود، اگر محدودیتهای غیرضروری کمتر شود، خواهید دید که چه اتفاقهای بزرگی میافتد.
در چهارچوبهای خشک و اداری، جایی برای خلاقیت نیست.
اما وقتی معلم بتواند آزادانه ایده بدهد، تجربه کند و همراه هنرجویانش جلو برود، نتیجهاش همین میشود که دیدید:
دخترهای یک هنرستان دولتی، آثارشان در کنار اساتید هوش مصنوعی در یک نمایشگاه ملی قرار میگیرد.
این یعنی اگر به نسل Z اعتماد کنیم و به معلم فرصت بدهیم، معجزه دور از دسترس نیست.
سئوال 9- خانم سیدی، شما به شیوه متفاوت تدریس و سیستم امتیازدهی اشاره کردید، میتوانید توضیح دهید این روش چگونه با ویژگیهای نسل Z و همچنین اهداف سند تحول بنیادین هماهنگ است؟
پاسخ) نسل Z نسلی است که با ساختارهای خشک، تنبیهی و نمرهمحور ارتباط برقرار نمیکند.
این نسل نیاز دارد دیده شود، بازخورد بگیرد، مسیر رشدش را لمس کند و احساس کند تلاشش ارزشمند است.
به همین دلیل در کلاس من سیستم امتیازدهی جایگزین سیستم نخنما و قدیمی نمرهدهی شده است.
در این روش، ابتدا از شرطیسازی استفاده میشود؛ یعنی هنرجو برای رفتار درست، تلاش، خلاقیت یا فعالیت دقیق امتیاز میگیرد.
اما نکته مهم این است که در نسل Z این فرایند فقط در حد شرطیسازی باقی نمیماند.
به مرور زمان، رفتارهای مثبت در آنها نهادینه میشود.
تا جایی که حتی اگر فعالیتی امتیاز نداشته باشد، باز هم با رضایت و حتی اشتیاق انجامش میدهند.
در این سیستم، هم به رفتار هنرجو امتیاز داده میشود و هم به فعالیتهای درسی.
این یعنی اخلاق، همکاری، خلاقیت، پشتکار و پیشرفت فردی به اندازه نتیجه نهایی ارزش دارد.
این دقیقاً همان چیزی است که سند تحول بنیادین بر آن تأکید میکند:
«تربیت تمامساحتی»، «تقویت انگیزه درونی»، «پرورش خلاقیت»، «مسئولیتپذیری» و «یادگیری فعال».
وقتی هنرجو احساس امنیت و اعتماد میکند، وقتی میبیند تلاشش دیده میشود، یادگیری برایش تبدیل به یک تجربه لذتبخش میشود.
شعار کلاس ما هم دقیقاً همین است:
«صبر و اعتماد»
صبر برای رشد، اعتماد برای شکوفایی.
این روش باعث شد هنرجویان نسل Z نهتنها از یادگیری نترسند، بلکه با اشتیاق وارد تجربهگری شوند.
نتیجهاش را هم دیدید:
آثاری که در کنار اساتید هوش مصنوعی در یک نمایشگاه ملی قرار گرفت.
این یعنی اگر روش تربیت با ویژگیهای نسل امروز هماهنگ باشد، ظرفیتهای شگفتانگیزی آزاد میشود.
نتیجه گیری:
آنچه در این گفتوگو روشن شد، این است که موفقیت اخیر هنرجویان هنرستان علم و هنر قم، تنها یک رویداد هنری نبود؛ بلکه نتیجه یک مسیر تربیتی، پژوهشی و آموزشی عمیق است.
مسیرى که با هدایت علمی و دلسوزانه خانم نجمهالسادات سیدی، حمایت مدیریتی هنرستان و همراهی تخصصی استاد ضابط شکل گرفت و توانست استعدادهای نسل Z را در بستری واقعی شکوفا کند.
این تجربه نشان داد که اگر فرصت، اعتماد و آموزش درست فراهم شود، نوجوانان امروز قادرند در کنار اساتید حرفهای کشور بدرخشند و نقشآفرینی اجتماعی، هنری و هویتی داشته باشند.
این دستاورد، نمونهای موفق از تحقق اهداف سند تحول بنیادین، بیانیه گام دوم انقلاب و تربیت تمامساحتی در آموزشوپرورش است.
https://qomgoya.ir/?p=24609





