در سالهایی که بازار کار و فضای کسبوکار با چالشهای فراوان روبهروست، کارآفرینانی مانند خانم فرخی با نگاه خلاق و عملگرایانه توانستهاند الگوهای تازهای از موفقیت ارائه کنند؛ موفقیتی که بر پایه تلاش مداوم، مهارتگرایی و تعهد اجتماعی شکل گرفته است. او همزمان در سه عرصه مهم آموزش، تولید و فعالیت خیریه نقشآفرینی کرده و توانسته مسیر متفاوتی برای خود و اطرافیان بسازد. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگویی است درباره تجربههای شخصی، چالشها، باورها و هدفهایی که آینده حرفهای او را رقم میزنند.

از آموزشگاه کوچک تا تدریس دانشگاهی و مدیریت چند مجموعه

• سؤال 1: لطفاً از مسیر حرفهای خودتان بفرمایید؛ چگونه در کنار تدریس دانشگاهی به کارآفرینی، مدیریت مزون و فعالیتهای خیریه مشغول هستید؟

پاسخ: مسیر حرفهای من از تدریس در آموزشگاه شخصیام آغاز شد. در همان زمان که دانشجوی کارشناسی ارشد طراحی پارچه و لباس بودم ،تصمیم گرفتم دانش و تجربهام را به علاقهمندان منتقل کنم. این مرحله برای من نقطه شروع ارزشمندی بود؛ زیرا همزمان با یادگیری، آموزش را تجربه کردم و به نیازهای واقعی هنرجویان نزدیک شدم.

پس از آن با ورود به مقطع دکتری پژوهش هنر، تدریس دانشگاهی را گسترش دادم. این مسیر به من امکان داد تا در کنار فعالیتهای علمی و پژوهشی، به کارآفرینی نیز بپردازم و آموزشگاه و مزون طراحی و دوخت خود را مدیریت کنم.

ترکیب سه حوزه تدریس دانشگاهی، مدیریت آموزشگاه و مزون، و فعالیتهای اجتماعی برای من یک مسیر پویا و متوازن ایجاد کرده است .

دانشگاه فرصتی برای اثرگذاری علمی است؛ آموزشگاه بستری برای تربیت نیروهای متخصص؛ و فعالیتهای خیریه—بهویژه دیدارهای ماهانه با سالمندان—بعُد انسانی کارم را تقویت میکند.

عامل چندساحتی بودن؛ از عشق به هنر تا رسالت اجتماعی

• سؤال 2: چه عاملی باعث شد در چند حوزه مختلف بهطور همزمان نقشآفرینی موفق داشته باشید؟

پاسخ: ترکیب انگیزه شخصی، برنامهریزی دقیق و باور به رسالت اجتماعی هنر، عامل اصلی فعالیت من در حوزههای مختلف است. عشق به آموزش و پژوهش باعث شد مسیر دانشگاه را با جدیت دنبال کنم. روحیه خلاقیت و نیاز به ایجاد فرصتهای شغلی نیز مرا به تأسیس مزون و آموزشگاه هدایت کرد.

در کنار آن، باور عمیق به مسئولیت اجتماعی سبب شد فعالیت با سالمندان را جدی بگیرم. در مجموع، تعادل میان علاقه، مسئولیت و مدیریت زمان و همچنین همراهی یک تیم توانمند، باعث شد در این حوزهها بهطور همزمان و مؤثر فعالیت کنم.

فلسفه مدیریتی؛ از خلاقیت تا انسانمحوری

• سؤال 3: مهمترین اصل یا فلسفه مدیریتی شما چیست؟

فلسفه مدیریتی من بر سه محور خلاقیت، مسئولیتپذیری و انسانمحوری است. معتقدم مدیریت فقط اداره یک مجموعه نیست، بلکه هدایت یک جریان انسانی و فرهنگی است. صنعت مد نیازمند نوآوری مستمر است؛ بنابراین هر پروژه باید ارزش افزوده هنری و فرهنگی داشته باشد.

کارآفرینی زمانی معنا دارد که فرصتهای واقعی ایجاد کند؛ آموزشگاه و مزون برای من فقط کسبوکار نیستند، بلکه مسیر تربیت نیروهای متخصص و ایجاد اشتغال پایدارند. اصل دیگر من توجه به روابط انسانی، احترام، اعتماد و مسئولیت اجتماعی است.

تولد مزون «میِنا»؛ از یک کلاس کوچک تا برندی شناختهشده

• سؤال 4: مزون «مینا» چگونه شکل گرفت و در مسیر توسعه چه چالشهایی داشتید؟

پاسخ: آموزشگاه طراحی و دوخت «مینا» نخستین گام جدی من بود. حتی زمانی که هنوز دانشجو بودم، آموزشگاه را بهصورت رسمی راهاندازی کردم تا هنرجویان با استانداردهای حرفهای آموزش ببینند و مدرک معتبر فنی و حرفهای دریافت کنند.

مزون «مینا» ادامه طبیعی همین مسیر بود؛ جایی برای ارائه طراحیهای نو و معرفی آثار هنرجویان در بازار واقعی. چالشها شامل تأمین سرمایه اولیه، برندینگ، مدیریت تیم، رقابت در بازار مد و ایجاد توازن میان تدریس دانشگاهی و مدیریت مزون بود. اما با پایبندی به کیفیت و طراحیهای ایرانی–فرهنگی توانستیم جایگاه متمایزی پیدا کنیم.

فرصتها و موانع صنعت مد ایران

• سؤال 5: صنایع پوشاک و مد در ایران چه ظرفیتها و موانعی دارند؟

پاسخ: این صنعت ظرفیت اشتغالزایی عظیمی دارد و با سرمایهگذاری کم میتواند فرصتهای شغلی فراوان ایجاد کند. پیشینه نساجی و هنر ایرانی نیز امکان خلق برندهای فرهنگی را فراهم کرده است.

اما چالشهایی مانند قاچاق و واردات بیرویه، کمبود حمایتهای دولتی، ضعف فناوریهای نوین، مشکلات برندسازی و نبود سیاستهای پایدار، رشد این صنعت را محدود میکند. در صورت تقویت نوآوری و حمایت از برندهای داخلی، این حوزه میتواند موتور توسعه اقتصادی و فرهنگی کشور باشد.

مدیریت مزون و آموزشگاه؛ دو دنیا با دو منطق متفاوت

• سؤال 6: تفاوت مدیریت یک مزون با آموزشگاه چیست و چگونه هر دو را هماهنگ اداره میکنید؟

پاسخ: مزون بیش از هر چیز بر خلاقیت، نوآوری و شناخت بازار استوار است؛ جایی که ارتباط مستقیم با مشتری و رقابت نقش اساسی دارد. اما آموزشگاه بر تربیت هنرجو، استانداردسازی و ارائه آموزش کاربردی متمرکز است.

مخاطب مزون مشتری است، مخاطب آموزشگاه هنرجو. بنابراین مدیریت مزون نیازمند سرعت عمل و ذوق تجاری است، در حالی که آموزشگاه نیازمند صبر، برنامهریزی بلندمدت و نگاه آموزشی است. با تقسیم وظایف و داشتن تیمی توانمند توانستهام میان این دو بخش تعادل ایجاد کنم.

وضعیت مهارت آموزی در ایران

• سؤال 7: وضعیت مهارتآموزی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟

علاقه جوانان به یادگیری مهارتهای کاربردی بسیار بالاست و این یک فرصت بزرگ است. اما فاصله میان آموزشهای نظری با نیاز واقعی بازار، کمبود تجهیزات استاندارد و درک ناکافی جامعه از ارزش مهارتآموزی جزو چالشهاست.

وقتی آموزشها کاربردی، استاندارد و همراه با مدرک معتبر باشد، هنرجویان با اعتمادبهنفس وارد بازار کار میشوند. اگر حمایتها افزایش یابد، مهارتآموزی میتواند به موتور توسعه کشور تبدیل شود.

مهارتهایی که از مدرک مهمترند

• سؤال 8: چه مهارتهایی برای ورود به بازار کار ضروریتر از مدرک تحصیلی هستند?

پاسخ: مهارتهای فنی، خلاقیت، نوآوری، مهارتهای ارتباطی، مدیریت زمان و شناخت بازار مهمترین عوامل موفقیت هستند. مدرک فقط اعتبار رسمی است؛ اما ترکیب مهارت عملی، ایدهپردازی و ارتباط مؤثر، آینده حرفهای افراد را تضمین میکند.

اصلاحات لازم برای تربیت کارآفرینان

• سؤال 9: سیستم آموزشی ما چه اصلاحاتی برای پرورش کارآفرینان نیاز دارد؟

پاسخ: باید از حالت نظری و مدرکمحور خارج شود و بر تجربه واقعی، مهارتآموزی، خلاقیت و ارتباط دانشگاه با صنعت متمرکز گردد. آموزش کارآفرینی باید از سنین پایین آغاز شود. همچنین حمایت از زنان و جوانان و دسترسی به منابع مالی ضروری است.

ویژگیهای نسل موفق

• سؤال 10: چه ویژگیهایی یک جوان را در مسیر شغلیاش موفق میکند؟

پاسخ: انگیزه، پشتکار، خلاقیت، یادگیری مداوم، انعطافپذیری، اعتمادبهنفس و اخلاق حرفهای مهمترین ویژگیهای جوانان موفق هستند.

بخش چهارم | فعالیت اجتماعی و خیریه تشکیل گروه خیریه «مهرورزان»

• سؤال 11: این گروه چگونه شکل گرفت؟

پاسخ: در سال 1396 با هدف حمایت از سالمندان و معلولین، گروه «مهرورزان» را تشکیل دادم. میخواستم فعالیت خیریه از حالت فردی خارج و به کاری منسجم و هدفمند تبدیل شود. محور فعالیت ما دیدارهای ماهانه و ایجاد لحظات شاد برای این عزیزان است.

تأثیر اجتماعی و مهمترین دستاورد

• سؤال 12: فعالیتهای خیریه چه اثری داشته است؟

پاسخ: بیشترین تأثیر در ایجاد امید، شادی و احساس ارزشمندی در میان سالمندان بوده است. خانوادهها نیز آرامش بیشتری یافتهاند و حضور ما سبب شده افراد بیشتری به مسئولیت اجتماعی توجه کنند. بزرگترین دستاورد ما، ایجاد فرهنگ مهرورزی و توجه به اقشار آسیبپذیر است.

الگوی توانمندسازی پایدار

• سؤال 13: آیا الگوهایی برای توانمندسازی پایدار وجود دارد؟

بله. خیریهها باید از کمکهای کوتاهمدت به سمت توانمندسازی بروند. آموزش مهارت، ایجاد کسبوکارهای کوچک، مشارکت جامعه هدف در تصمیمگیری و همکاری با دانشگاهها و نهادها مؤثرترین رویکردها هستند.

وضعیت کارآفرینی زنان در ایران

• سؤال 14: وضعیت کنونی را چگونه میبینید؟

پاسخ: کارآفرینی زنان ترکیبی از فرصتها و چالشهاست. زنان توانایی بالایی در مدیریت و خلاقیت دارند، اما با موانعی مانند دسترسی محدود به سرمایه، نگرشهای سنتی و کمبود آموزشهای تخصصی روبهرو هستند. با این حال آینده روشن است، به شرط حمایت.

چالشها و راههای غلبه بر آنها

• سؤال 15: شما چگونه بر چالشها غلبه کردهاید؟

پاسخ: با مدیریت زمان، تمرکز بر کیفیت، یادگیری مداوم و تشکیل تیم توانمند. زنان میتوانند با پشتکار و اعتمادبهنفس بر موانع غلبه کنند و برای جامعه فرصت بیافرینند.

توصیههایی برای زنان کارآفرین آینده

• سؤال 16: برای زنانی که قصد راهاندازی کسبوکار دارند، چه توصیهای دارید؟

پاسخ: اعتمادبهنفس مهمترین قدم است. کوچک شروع کنید، یادگیری را جدی بگیرید، ارتباطات بسازید و بدانید شرایط ایدهآل وجود ندارد .

شجاعت در شروع ارزشمندتر از کامل بودن است.

برنامه 5 ساله برای مزون، آموزشگاه و خیریه

• سؤال 17: چشمانداز آینده مجموعهها چیست؟

پاسخ: در مزون، هدف گسترش برند «مینا» در سطح ملی و منطقهای و معرفی هویت ایرانی در مد است. در آموزشگاه قصد دارم دورهها را بهروزتر کنم و آموزشهای آنلاین را توسعه دهم. برای خیریه «مهرورزان» نیز هدفم گذار از حمایتهای روحی به سمت توانمندسازی پایدار است.

پیام الهامبخش برای جوانان

• سؤال 18: پیام شما برای جوانان چیست؟

پاسخ: آینده متعلق به کسانی است که جرأت شروع کردن دارند. از شکست نترسید؛ یادگیری، خلاقیت و پشتکار کلیدهای اصلی موفقیتاند.

شرایط کامل هرگز وجود ندارد—با شجاعت آغاز کنید و با امید ادامه دهید تا بتوانید رؤیاهایتان را به واقعیت تبدیل کنید.

مسیر حرفهای خانم فرخی نشان میدهد که موفقیت صرفاً نتیجه یک تخصص یا یک برنامه کاری نیست، بلکه حاصل ترکیب مهارت، پشتکار ،یادگیری مداوم و نگاه مسئولانه به جامعه است. او با ایجاد پیوند میان آموزش تخصصی، کارآفرینی در صنعت مد و فعالیتهای خیریه، الگویی از «پیشرفت متعهدانه» ارائه کرده است؛ الگویی که میتواند الهامبخش بسیاری از جوانان بهویژه زنان باشد.

در پایان این گفتوگو، پیام او به نسل امروز شفاف است: باید از قدمهای کوچک شروع کرد، به خلاقیت اعتماد داشت و با ایمان به تواناییهای خود، مسیرهای تازهای ساخت؛ حتی اگر در ابتدا دشوار به نظر برسد.