- نویسنده : مدیر مسئول
- 14 فروردین 1399
- کد خبر 935
- 257 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
حسن طاهرى (این مطلب ۱۵ سال پیش در سال ۱۳۸۳در فصل نامه فرهنگ پویا منتشر شده است)
_سال ۲۰۲۵، آغاز نازایى زمین
_سیاره اى که طاس شد
_آغاز اجاق کوری زمین
_زمین در دست میکروب ها
این ها می تواند تیترهای ۲۰ سال آینده رسانه ها و روزنامه ها باشد. اما چرا؟
“نابودی طبیعت و ویرانی همه داشته های زمین” این تمام پاسخی است که می شود داد. زمین در آیندهاى نه چندان دور، با بحرانهایى جدى روبرو و بی رمق و بی دفاع خواهد بود. آینده اى نه با رقم ۴۰۰ و ۲۰۰ سال؛ بلکه آینده اى بسیار بسیار نزدیک. ۴۰ و ۲۰ سال دیگر، آینده اى است که با چشم بر هم زدنى خواهد گذشت. کشور ایران با توجه به وقوع حوادث طبیعى فراوان و نبود قوانین قاطع برخورد با تخریب کنندگان طبیعت تا چند سال دیکر، با بحرانهاى جدّى در مسأله محیط زیست روبرو خواهد بود. بحرانهایى که براى جلوگیرى از آن در برنامه پنج ساله اول از توسعه ۲۰ سال آینده، تأکیدات جدى شده است. آیا تمدن و دنیاى مدرن ۱۰ هزار ساله امروز، ما را به همان دنیاى ۱۰ میلیون سال پیش خواهد برد؟ عصرسلطنت میکروبها و دوره حکومت سلسله با کتری ها؟ کج فهمى تا کجا؟ وقتى کره زمین براساس خواست و اراده سیاستمداران و حاکمان قدرتمدار و پول پرست اداره مى شود، چیزى میشود که اکنون در حال رخ دادن است. شاید کسى متوجه آنچه اکنون رخ می دهد، نباشد؛ اما از هم اکنون گیرنده هاى حسّاس ذهن نخبه ها و دانشمندان لابراتوارهاى دانشگاهها، هشدارهاى وحشتناک خود را میدهند؛ هشدارهایى جدّى که مو را به تن آدمى سیخ میکند. این را وقتى می فهمیم که ۲۰سال بعد با دنیایى سراسر آلودگى، دود، زباله، بیمارى و بحران زیست محیطى روبرو خواهیم شد؛ دنیایی پر از میکروب و زباله و بیماری. ۲۰ سال دیگر که شاید براى سرزمین خود ما، نیز زمان بسیار دیر شده باشد و فرصتهاى فراوان، با سرعت، هدر رفته باشند.
«چرا کسى به فکر فردای زمین نیست؟»
این سوال مردمان امروز است که ممکن است فردا چنین بپرسند : «گذشتگان بی فکر ما چرا زمین را ویران کردند و حکومت سبزه ها و درختان را به دست میکروبها سپردند؟»
جنگلها و زیست گاه های طبیعی حیوانات، ریه زمین هستند که بیش از ۴۰ درصد اکسیژن جهان را طی چندین میلیون سال تأمین می کنند. اما با قطع درختان و نابودی زیست گاه ها و قتل عام دسته جمعی فرشتگان سبر زمین،(۱) این تولید کننده عامل حیات، سالانه قسمت های بیشترى از زمین، از زیبایى و حیات محروم مىشود. هر هکتار جنگل، سالانه بیش از ۵ میلیون تُن اکسیژن یعنى مهمترین گاز مورد نیاز انسان را تولید مىکند. در ایران، سالانه ۲میلیون متر مکعب چوب، بریده و قاچاق مى شود. در حالى که مقدار ریزش باران در مناطق جنگلى تا ۵ درصد از محیط هاى بدون درخت، بیشتر مىباشد. (۲) آیا قطع بی رویه این درختان، قطع کردن رحمت آسمانى نیست؟ درختانى که، هدیه آورندگان و عامل ریزش و نزول بیشتر رحمت الهى هستند. براساس نظر کارشناسان، جنگل ها مهمترین سد در برابر سیل، توفان و فرسایش خاک و پاکیزگی و در یک کلمه نبض حیات معتدل و سالم هستند. در حقیقت جنگل ها هم ریه و هم گلوبول های سفید پیکره زمین به شمار می روند. ولی بر اساس چه معیارى طبیعت و جنگلها ویران می شوند؟
تمدن جدید که خود از درون تخریب کننده همه زیبایی هاست، خود را فرهنگ برترى می پندارد که پاسخ همه سؤالات بشر را در همه گیتى می داند. تمدن بحران زده میل دارد براى حل مشکل افزایش بی رویه جمعیت و خطر گرسنگى، با سلاح کشاورزی، فشار بیشترى بر خاک وارد کند، و این یعنی نابودى جنگلها و زیست گاه های بیشتر. پیش از به وجود آمدن تمدنهاى بشر، یک سوم سطح زمین، از جنگل پوشیده بود. در سال ۱۹۷۵ ، یک چهارم جهان از جنگل پوشیده بود و در سال ۱۹۸۰ به یک پنجم کاهش یافت و این جنگل زدایى تاکنون با سرعت بیشترى ادامه دارد. اگر هم این روند ادامه یابد، تا سال ۲۰۴۰، در حدود ۸۰ درصد پوشش گیاهى زمین از میان خواهد رفت. تمدن در حال جنایت علیه زمین است؛ زمینى در حرکت شتابان به سوى نابودى و مرگ. (۳)
این در حالى است که تنها در کشور ایران، طى سه دهه گذشته مساحت جنگل از ۱۸ میلیون هکتار به زیر۱۴ میلیون هکتار رسیده است.
براساس مطالعات صورت گرفته در سازمان حفاظت از محیط زیست، سالانه ۱۰۰ هزار هکتار از جنگلهاى مرغوب غرب کشور، براى تأمین سوخت و تبدیل به زمینهاى کشاورزى و مسکونى، تخریب می شوند.(۴) طبیعتى زیبا که مانند آن فقط در طبیعت زیباى اسپانیا یافت مىشود.
خطر هجوم شنهاى روان در سالهاى آینده، یکى از مهمترین تهدیدات جدى براى شهرهاست. ۲۰میلیون هکتار مناطق بیابانى، هیولای گرسنه اى است که هر روز با بلعیدن طبیعت سبز و زیبا، فربه تر و وخشی تر و گسترده تر می شود؛ هجومى که در بیش از نیم قرن فعالیت و مقاومت مراکز احیاى اراضى بیابانى و بیابان زدایى، هنوز متوقف نشده است. (۵)
این آمار، هنگامى وحشت بیشترى را مىآفریند که به آمار ارایه شده از مراکز مطالعاتى محیط زیست رجوع شود. به این جملات توجه کنید «تخریب جنگلهاى بالادست و یا جنگلهاى تالابى؛ تالاب انزلى، رودخانه دز، کرخه، خور خوران، دلتاى رود شور و… را تهدید مىکند. تالابهاى جنوبى کشور که عمدتا پوشیده از جنگلهاى حرا هستند، همه با احداث مراکز پرورش میگو و آلودگى نفتى دست و پنجه نرم می کنند. در استان بوشهر، طرح توسعه پارس جنوبى در قالب احداث پالایشگاهها، فرودگاه و تأسیسات نفت و گاز، جنگلهاى حرا و آبسنگهاى مرجانى را به ورطه نابودى کشانده است. تالاب شادگان در خوزستان که مهمترین زیستگاه اردک مرمرى است و ۳۰ تا ۶۰ درصد جمعیت جهانى اردک مرمرى را در خود جا داده، هنوز با آلودگی هاى شیمیایى دوران جنگ تحمیلى درگیر است و نشت خطوط انتقال نفت، هر ساله تیرگى و کدورت را بیشتر بر پیشانى این تالاب مىنشاند. زاینده رود نیز در بحرانى عجیب قرار گرفته است.» (۶)
«قم به عنوان یکى از کویرىترین استانهاى کشور و با دارا بودن ۳۰درصد از کل بیابانهاى ایران که ۶ میلیون هکتار از مجموع ۲۰ میلیون هکتار بیابان را داراست، در ۴ دهه گذشته با کم کارى و کم توجهى مسؤولان، بیش از ۸ هزار هکتار از باغات خود را از دست داده است. شهرى که تا ۲۰ سال پیش در کمربندى سبز از باغات میوه به قطر ۵ کیلومتر محصور شده بود.» (۷)
این حادثه ها وقتى وحشت زا و مرگ آفرین تر می شوند که بدانیم اصل خاک به فراموشى سپرده شده؛ اصلى که مىگوید : «اگر خاک سیاره را حفظ نکنیم، زندگى در آن غیر ممکن است».
مرگ جنگل ها، یعنی نابودی خاک، و این نابودی فرجامی تیره جز ویرانی زیست گاه های حیوانات و برهم ریختن تمام نظم و اعصاب اکوسیستم و روانی شدن همه موجودات زمین نخواهد داشت. فرجامی که، با خون آبه ی زمین مجروح و زخمی، تابلوهای طاعون زده و سیاه و خاکستری گورهای دسته جمعی بشری دا، به تصویر خواهد کشید.
فقط در سال ۱۹۹۸ ، میزان از میان رفتن خاک بر اثر فرسایش، ۲۵ میلیارد تن برآورد شده و از آن زمان تاکنون، بر این رقم افزوده شده است. از منظر زمین شناسى، اگر هر هزار سال، یک درصد از زمین نابود شود، رفته رفته زمین خواهد مُرد. این واقعه را چه کسى باور می کند : «براى ایجاد هر اینچ از خاک سیاره، ۳۰۰ هزار سال زمان لازم است» (۸)
با همه این آمار تکاندهنده و اخبار وحشت زا که مو را بر تن آدمى سیخ مى کند، هیچ همتى براى حفظ منابع خاک، جنگل و محیط زیست از سوى مسؤولان کشورها دیده نمی شود؛ همتى که بتواند با برنامه ۲۰ساله آینده، محیط زیست و کره زمین را از دست متعفن میکروبها و مرگبار ویروس ها نجات دهد.
زمین در چرخه طبیعى خود، تا آن هنگام دوست و رفیق ما خواهد بود که خشم او را برنیانگیزیم. دیگر آغوش گرم و مهربان طبیعت رو به سردی و مردگی نهاده و از رفتارهای آزمندانه بشر مسکون در جای جای خود، سخت خشمگین است. خشمی که شعله هایش به زودی همه بشریت را خواهد سوخت. همه و همه ملت ها با هر زبان و آیینی را. جفا و نامردى بر طبیعت شاد و سبز، روزگارى سیاه و خاکسترى، سرد و تاریک، خشمگین و بی رحم را بر زمین تحمیل خواهد کرد؛ طبیعتى عصبانی و بدون هیچ کنترل که دیگر به دست فرشتگان نخواهد بود؛ طبیعتى تحت سیطره مرگ آفرین هیولاها ی اهریمنی و در بند سلسله ملوکانه میکروبها.
____
پاورقی :
۱. اشاره به حدیثى از پیامبر اسلام که فرمودند : شکستن شاخه درختان چون شکستن بال فرشتگان است .
۲. همشهرى ، شماره ۳۰۵۵ ، ۳۱ فروردین ۱۳۸۲
۳. ویلیام اچ. کوتکه؛ زمین را دریابیم ، مجله سیاحت غرب بهمن ۱۳۸۲ – شماره ۸
۴. همشهرى، پیشین
۵. خبرگزارى ایسنا ، آبان ۱۳۸۳.
۶. همشهرى ، پیشین
۷. روزنامه ۱۹ دى قم ، شماره ۳۵۸ ، ۲۸ آبان ۱۳۸۳.
۸. زمین را دریابیم ، ویلیام اچ کوتکه .همان
https://qomgoya.ir/?p=935