×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

فوری:

امروز : شنبه, ۳ آذر , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Saturday, 23 November , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 1 خبر

قم گویا – دلواپسی‌های اویس، مجموعه شعری است از جواد محمدزمانی که با نگاهی عمیق، مضامینی تأمل‌برانگیز با واژگانی باصلابت که به مدح و ستایش اهل بیت (ع) می‌پردازد. در متن پیش‌رو به معرفی و بررسی اجمالی این کتاب خواهیم پرداخت.
محتوا
رکن مهمی که در دلواپسی‌های اویس حرف اول را می‌زند، محتواست. شعرهای این مجموعه سرشار از مضامین نابی است که آموزه‌های دینی را به نگاهی تازه و امروزی بیان می‌کند و این همان چیزی است که از شعر آیینی معاصر انتظار می‌رود. جدا از اینکه هر شعر این مجموعه به تنهایی حرفی برای گفتن دارد، در بسیاری از بیت‌ها مضامینی‌ست که خود می‌تواند درون‌مایۀ یک شعر دیگر باشد. اگرچه که در این مجموعه به شیوه گفتار اهمیت بالایی داده نشده است اما سرشار از مضامینی تازه و باشکوه است که می‌توان گفت با هنر مضمون آفرینی، اصطکاک‌های زبانی آن را پنهان کرده‌است.
در این بین نباید از تصویرهایی که از خیال خلاق محمد زمانی به پرواز درآمده است به سادگی بگذریم؛ بیت‌هایی که هرکدام گاه حماسه‌ای را به تصویر می‌کشد و گاه واقعه‌ای را جلوی چشمانمان ترسیم می‌کند و گاهی گوشه‌ای از لطافت اهل بیت (ع) را می‌گوید. باید به اشعار محمدزمانی رجوع کنیم تا درک بهتری نسبت به اتفاق‌هایی تاریخ صدر اسلام و همچنین سیره و جایگاه اهل بیت (ع) پیدا کنیم. حالا دو بیت با این رنگ و بو را با هم می‌خوانیم:
 
تویی که در همه ذرات جلوه گر شده‌ای
هنوز آینه مبهوت بیشماری توست
 
اما پس از طلوع فراگیر آفتاب
بی‌اختیار دامن مهر تو را گرفت
 
حتی در آن نماز شبی که نشسته بود
پیدا نشد تشهدی از ناتوانی‌ات
 
در میان همه نکته‌هایی که در دلواپسی‌های اویسِ محمدزمانی به چشم می‌خورد، یک مورد بسیار مهم وجود دارد. امری که اشعار آن را نه تنها با اشعار غیر آیینی و آزاد، که با بسیاری از اشعار آیینی متفاوت می‌سازد؛ محمدزمانی در اشعارش منطق و استدلال به کار برده‌است. یعنی در اشعارش صرفا یک روایت ساده از تاریخ و رخدادها ارائه نمی‌کند بلکه استدلال‌ می‌آورد و آنها را تحلیل می کند و در نتیجه حقانیت اهل بیت (ع) را اثبات می‌کند. این نکته در نوع خود جالب است و اشعار محمدزمانی را برای خواننده جذاب‌تر می‌کند و اشعار این شاعر را به یک رسانه برای بیان حقایق و اندیشه تبدیل می‌کند. حالا چند نمونه از آن را با هم مرور می‌کنیم:
 
پهلوانان عرب پشت قیامی پرشور
خطبه خطبه سخن خط‌‌ ‌شکنش را دیدند
 
تاریخ بارها ز حقیقت سوال کرد
اما جوابی از سوی انسان نمی‌گرفت
 
شمشیرت از حرارت تدبیر آب خورد
فریادت از سکوت در این جاده پا گرفت
 
از نکات قابل توجه دلواپسی‌های اویس آن است که با خواندن اشعار به سیره و سبک زندگی اهل بیت (ع) پی می‌بریم. سبک زندگی‌ای که لحظه به لحظه‌اش برای ما پند و آموزه است و باید از نکته به نکته‌ی آن درس بگیریم. از اشعار او ساده‌زیستی، بندگی و عبد خدا بودن اهل بیت (ع) و حرکت در مسیر درست زندگی را می‌توانیم به خوبی درس بگیریم و در زندگی به کار بندیم؛ برای مثال نگاهی به سه بیت زیر بیاندازید:
 
ای آنکه سر نهاده جهانی به پای تو
یک‌بار هم به بالش پر سر نداشتی
 
ببین که وصله‌ی کفش تو خنده می‌آرد
به محض آنکه به خاک اهل آرزو باشی
 
شب افتخار داشت تماشا کند تو را
در لحظه‌ی نماز، در اوج زلالی‌ات
 
زبان و فرم
در این مجموعه ما با زبانی سر و کار داریم که متفاوت با زبان شعر بسیاری از شاعران امروز است. زبانی که رنگ آن نزدیک به رنگ زبان نسل‌های گذشته می باشد؛ یعنی شاعر بیشتر خود را درگیر عمق کلام خود کرده است تا زبان و شیوه بیان آن. تمرکز محمدزمانی در این مجموعه بیشتر محتوایی بوده و خود را درگیر مضمون کرده‌است. درحالیکه از نظر برخی، تنها محتوا و مضمون به گیرایی شعر کمک نمی‌کند و باید زبانی معاصر و امروزی‌تر برای آن انتخاب کرد، به این مجموعه شعر از این حیث نقدهایی وارد است. با این همه نکته اینجاست که زبان انتخاب شاعر است و او مضمون را فدای زبان نکرده و طبیعی است که محمدزمانی نگاهش اینگونه محتوایی باشد زیرا با شاعری با تحصیلات حوزوی مواجهیم و این خود دلیلی بر نوع نگاه اوست.
به کلماتی که بیشتر در این مجموعه به کار رفته است توجه کنید: تجلی، مشرق روحانی، فطرت مشتاق، آفاق،‌ آیات، شفا، اشراق، سلوک و بسیاری دیگر از این نوع کلمات که جنس‌شان با اغلب واژه‌های امروز فرق می‌کند. محمدزمانی با استفاده از این گونه کلمات زبان متفاوت برای خود ایجاد کرده‌است. دلواپسی‌های اویس کلید واژه‌هایی هم دارد که در نوع خود خاص هستند مانند: آفاق. در اشعار محمدزمانی این واژه را بیش از کلمات دیگر مشاهده می‌کنیم و به آن در جای جای مجموعه بر می‌خوریم.
به طور کلی می‌توان با خواندن کتاب به این نکته دست یافت که اشعار، از ذهن خیال خلاق یک فرد طلبه به پرواز درآمده است. حالا سه بیت از سه قالب به کار رفته در این مجموعه را با هم می‌خوانیم:
 
ای دل خجل مباش که ابیات درخوری
در مدح آن حقیقت برتر نداشتی
 
شعر علیل و واژه‌ی بی‌اشتهای آن
با اشک‌های شوق تشرف شفا گرفت
 
رفتید تا به مرز شهادت قدم نهید
در سرزمین و سبز سعادت قدم نهید
 
اگر ردیف‌های اشعار این مجموعه را بررسی کنیم می‌بینیم کلماتی که در مقام ردیف در بعضی از اشعار این مجموعه به کار رفته است بدیع و خلاقانه است و در کمتر مجموعه شعری به آن برمی‌خوریم، کلماتی مانند : نوبه‌نو و تنور که ردیف بودن آنها در بعضی از اشعار این مجموعه مصداق بارز کلمه تازه و قابل تحسین است.
 
گل می‌کنیم در تب آتش، خلیل‌وار
بر دوش می‌نهیم تبرهای نو به نو
 
با داغ جاودانه‌ی تاریخ آشناست
باغ شقایقی که شکوفاست در تنور
 
و اما شعر ویژه‌ای که باید آن را به صورت اختصاصی بررسی کرد، مثنوی «رباب» است. شاعر در این مثنوی تمام چهارچوب‌هایی که اشعار دیگرش داشته را به هم می‌زند. علی‌رغمی که این مجموعه محتوا محور است اما شاعر این‌بار با احساس و لطافت به ماجرا پرداخته است. محمدزمانی در این شعر با نگاه حضرت رباب (س) به شهادت حضرت علی اصغر (ع) می‌نگرد و به زیبایی و بسیار لطیف واقعه را بیان می‌کند. گزافه نیست اگر بگوییم بهترین شعر این مجموعه همین مثنوی رباب می‌باشد. یکی از پر تکرارترین اشعاری که مداحان اهل بیت در شب هفتم ماه محرم می‌خوانند بیت‌هایی از همین مثنوی است و این مهم نشان از خاص‌پسند و عام‌فهم بودن شعر دارد. زیرا این شعر هم از نظر ادبی مورد تحسین و درخشان است و هم از نظر معنوی از درجه بالایی برخوردار است تا در جمعی خوانده می‌شود با استقبال مخاطب و اشک همراه است. حالا چند بیتی از این مثنوی زیبا را با هم می‌خوانیم:
 
بس کن رباب شعله به جان‌ها گذاشتی
قدری خیال کن که علی را نداشتی
بس کن رباب پشت زمین و زمان شکست
با ناله‌های تو دل هفت آسمان شکست
بس کن در آسمان دل دیدن نمانده است
در هیچ ذره تاب شنیدن نمانده است
 
شاید بتوان درباره کتاب این جمله را نوشت که: دلواپسی‌های اویسِ جواد محمدزمانی مانند درختی است که میوه آن در آخر فصل تابستان می‌رسد. شاید از نظر ظاهری آن درخت را با تک برگ‌های زرد در میان انبوهی از برگ‌های سبز ببینید، اما هر چه به آن نزدیک‌تر می‌شوید و زیر شاخه‌های آن درخت می‌روید تازه زیبایی‌های چشم‌نواز و میوه‌های آن را مشاهده می‌کنید و تصویر بهتری از آن درخت می‌بینید؛ این مجموعه را هم باید با دقت و حوصله بخوانید تا آن را به زیبایی درک کنید.
دلواپسی‌های اویس حاوی سی و هفت شعر آیینی است؛ سی و سه غزل، دو قصیده و دو شعر دیگر آن مثنوی است و همه آن‌ها با حس و حالی معنوی و در راه مدح و ستایش اهل بیت (ع) سروده شده‌اند. ناشر این مجموعه انتشارات جمهوری است که در سال ۱۳۹۳ آن را در ۸۸ صفحه با قطع رقعی و با طرح جلدی از عکس شاعر راهی بازار کرده‌است.
در انتها غزلی از حجت الاسلام و المسلمین جواد محمدزمانی را با هم می‌خوانیم:
 
شب می‌دود به ردّ صدایت نمی‌رسد
دستش به گیسوان رهایت نمی‌رسد
خیزاب‌های برکه‌ی اندیشه سال‌هاست
حتی به سطح چین قبایت نمی‌رسد
چشمه، نماد روشن صدق و صفای توست
چشمه، نه! چشمه هم به صفایت نمی‌رسد
ای دلنواز، حافظ جان، صدهزار شکر
شکری که تا ابد به شکایت نمی‌رسد
شکری برای آنکه ثنای تو گفته‌ایم
با آنکه دل به اوج ثنایت نمی‌رسد
ما در ره شناخت تو پا نهاده‌ایم
راهی که تا ابد به نهایت نمی‌رسد
ای مشعر من! ای عرفات غزل! ببخش
شاعر اگر به صبح منایت نمی‌رسد
ما مانده‌ایم و قهقهۀ غفلت زمین
ما را ببخش اگر که صدایت نمیرسد

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر مسئول پایگاه خبری قم گویا منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.


Verified by MonsterInsights